سه خبر حوادث پربازدید امروز در هدانا را بخوانید :
به گزارش سپیدار خبر: از هدانا. خبر اول : کلاهبرداری دختر 20ساله با 10 بار ازدواج!
بررسیهای قضایی نشان داد که دختر شیاد با شناسایی پسران پولدار آنان را فریب داده و پس از عقد با مهریههای طلایی میتوانست به اجرای نقشه کلاهبرداری میلیونیاش دست بزند و عجیب اینکه هیچ کدام از دامادها اطلاعی از ازدواجهای قبلی این عروس فریبکار نداشتهاند و شناسنامههای پاک وی باعث میشد جوانان پولدار براحتی در دام کشیده شوند.
وقتی سابقه 10 بار ازدواج و 10 بار طلاق این عروسخانم روی میز بازپرس قرار گرفت دستور احضار دختر جوان صادر شد و وی در حالی که چهره ای خونسرد داشت در دادسرا حاضر شد.
داستان نخستین ازدواج
نخستین بار در یک میهمانی بزرگ با جلب نظر پسر جوان و ثروتمندی جرقه نقشه ماهرانه بهذهنش نشست. ساعاتی پساز آشنایی به نقشهاش فکر میکرد و بالاخره تصمیمش را گرفت.
صبح روز بعد به شمارهای که پسر جوان در میهمانی به او داده بود زنگ زد و قرار ملاقات گذاشت. دختر جوان بخوبی میدانست چگونه در مدتی کوتاه پسر جوان را فریب دهد.
دو هفتهای از این آشنایی نگذشته بود که دختر جوان خواست با هم عقد کنند، پسر ثروتمند ابتدا نپذیرفت اما چند روز بیمحلی دختر جوان کافی بود تا مقدمات خواستگاری و بلافاصله پس از آن مراسم عقد رسمی با تعیین مهریهای سنگین برگزار شود.
روزهای بعد از عقد چهره واقعی عروس مرموز نمایان شد و با بهانهگیریهای گاه و بیگاه، همه دیدارها با همسرش را با دعوا تمام میکرد و از این ازدواج ابراز پشیمانی داشت. در همان روزها بود که احضاریه دادگاه خانواده داماد فریب خورده را غافلگیر کرد و مشخص شد دختر نوعروس مهریهاش را به اجرا گذاشته است. پلانهای این سناریو به اندازهای پشت سر هم و سریع پیش رفت که داماد فرصتی برای تصمیمگیری پیدا نکرد. دختر جوان به ایستگاه پایانی نقشهاش رسیده بود. در مدت کم آشناییاش با خانواده داماد آنها را بخوبی شناخته بود و میدانست پرداخت 100 یا 110 سکه طلا برای آنها سخت نیست.
داماد روزهای سختی داشت، وقتی پیشنهاد این میزان از مهریه را شنید حاضر به طلاق توافقی شد و تنها عایدی این ازدواج کوتاه مدت پول میلیونیای بود که به جیب عروسخانم رفته بود. حالا در پلان دوم دختر جوان با آگاهی از اینکه چون بعداز عقد به خانه بخت نرفته طلاقش توافقی بوده و همچنان دوشیزه است با حکم دادگاه نام داماد فریب خورده را از شناسنامهاش پاک کرد و ثبت احوال تهران شناسنامه جدیدی برای او صادر کرد.
شکارهای سریالی
این پول بادآورده حسابی زیر زبان دختر جوان مزه کرده بود و همین باعث شد او بار دیگر به فکر شکار تازهای بیفتد. این ماجرا در کمتر از دو سال 9 بار دیگر تکرار شد و همه دامادها که از آشنایی با دختری با کلاس و ازدواج با وی خوشحال و راضی به نظر میرسیدند یکی پس از دیگری به دادگاه خانواده رفتند و با پرداخت سکههای طلا وی را طلاق میدادند غافل از اینکه در یک نقشه تکراری گرفتار شدهاند.
احضار 10 داماد فریب خورده
دختر شیاد در بازجوییها انگار از اینکه هیچ اتهامی ندارد اطمینان داشت و به بازپرس پروندهاش گفت: «من بیگناه هستم، ازدواجهایم قانونی و بدون ایراد بود، همه شوهرانم به دلخواه خودشان با من عقد کردند و بعد بهخاطر اختلافاتی که داشتیم طلاقم دادند. طبق قانون باید در شرایطی که هنوز به خانه بخت نرفته و دوشیزه هستم نصف مهریهام را بپردازند، من توافق میکردم و 100 تا 110 سکه طلا میگرفتم بعد با حکم قانونی دادگاه شناسنامهام عوض شده و اسم شوهرانم پاک میشد.»
وی افزود: «هیچ کجای کارم بیقانونی نبوده و نمیدانم چرا باید پاسخگو باشم.»با این ادعاها، بازپرس دستور شناسایی و احضار 10 داماد فریب خورده را صادر کرد و آنان همگی تحت تحقیق گرفته شدند و پرده از سرنوشتهای مشابه خود برداشتند. همه این مردان ادعا کردند که پیش و بعد از عقد این دختر جوان کاملاً با هم متفاوت بودند چرا که تصور میکردند با یک دختر بسیار مؤدب، با فرهنگ و مهربان ازدواج میکنند اما از فردای روز عقد خود را در برابر دختری یاغی و گستاخ دیدهاند و حاضر بودند هر چه زودتر وی را طلاق بدهند.
وقتی همه مردان فریب خورده تأکید کردند که هیچ اطلاعی از ازدواجهای قبلی دختر شیاد نداشتهاند و وی ادعا میکرد با هیچکس سرسفره عقد ننشسته است، بازپرس پرونده این عروس فریبکار را با اتهام کلاهبرداری و فریب در ازدواج گناهکار شناخت.
بنابر این گزارش، پس از صدور کیفرخواست برای این پرونده بزودی قاضی دادگاه جزایی عمومی تهران عروس فریبکار را تحت محاکمه قرار خواهد داد.
خبر دوم : شوهر، عامل آزار و اذيت همسرش را مثله کرد
جلسه رسيدگي به پرونه قتل مرد جوان به دليل فراري شدن يكي از متهمان برگزار نشد.
چهارم دي ماه سال 90 زني با مراجعه به پليس ماموران را در جريان ناپديد شدن برادرش قرار داد و گفت: برادرم پس از تماس با زني به نام فريبا از خانه بيرون رفت و بعد از آن ناپديد شد.
بلافاصله بعد از اعلام اين شكايت موضوع در دستور كار ماموران قرار گرفت و تلاش در اين خصوص آغاز شد. ماموران در اولين گام از تحقيقات خود به سراغ فريبا رفتند و وي را تحت بازجويي قرار دادند.
فريبا در حاليكه هرگونه اطلاع از اين مرد را انكار ميكرد در نهايت راز يك جنايت را پيش روي پليس فاش كرد و گفت: بهزاد برادر دوستم بود. يك روز كه به خانه دوستم رفته بودم، بهزاد در خانه تنها بود. او مرا مورد آزار و اذيت قرار داد و از آن روز به بعد من از اين مرد كينه به دل گرفتم. وقتي موضوع را با شوهرم درميان گذاشتم او گفت كه با بهزاد قرار بگذارم. وقتي قرار گذاشتم شوهرم هم آمد و پس از چند لحظه بهزاد را به قتل رساند.
با اعتراف اين زن، شوهر وي نيز دستگير شد و به جرم خود اعتراف كرد. با اعتراف اين مرد مشخص شد كه وي پس از جنايت به همراه پسردايي اش جسد بهزاد را مثله كرده و بيابان انداخته است.
بنابراين پس از بازسازي صحنه جرم پرونده اين جنايت براي رسيدگي به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد.
متهمان در اين شعبه از خود دفاع كردند و در پايان هيات قضايي با مهدورالدم شناختن اين قضيه متهم رديف اول را به 10 سال زندان و متهم رديف دوم را نيز به دو سال زندان محكوم كردند. بنابراين زن جوان با گذارندن دوره حبس خود از زندان آزاد شد. اما اين حكم در ديوان عالي كشور نقض شد و قضات ديوان با اعتقاد اينكه مهدورالدم بودن بايد ثابت شود پرونده را به شعبه 71 دادگاه كيفري برگرداندند.
صبح ديروز قرار بود كه جلسه محاكمه متهمان برگزار شود. ولي به دليل اينكه زن جوان پس از آزادي از زندان فراري شده است اين جلسه تجديد شد و هيات قضايي دستور جلب اين زن را صادر كردند.
چهارم دي ماه سال 90 زني با مراجعه به پليس ماموران را در جريان ناپديد شدن برادرش قرار داد و گفت: برادرم پس از تماس با زني به نام فريبا از خانه بيرون رفت و بعد از آن ناپديد شد.
بلافاصله بعد از اعلام اين شكايت موضوع در دستور كار ماموران قرار گرفت و تلاش در اين خصوص آغاز شد. ماموران در اولين گام از تحقيقات خود به سراغ فريبا رفتند و وي را تحت بازجويي قرار دادند.
فريبا در حاليكه هرگونه اطلاع از اين مرد را انكار ميكرد در نهايت راز يك جنايت را پيش روي پليس فاش كرد و گفت: بهزاد برادر دوستم بود. يك روز كه به خانه دوستم رفته بودم، بهزاد در خانه تنها بود. او مرا مورد آزار و اذيت قرار داد و از آن روز به بعد من از اين مرد كينه به دل گرفتم. وقتي موضوع را با شوهرم درميان گذاشتم او گفت كه با بهزاد قرار بگذارم. وقتي قرار گذاشتم شوهرم هم آمد و پس از چند لحظه بهزاد را به قتل رساند.
با اعتراف اين زن، شوهر وي نيز دستگير شد و به جرم خود اعتراف كرد. با اعتراف اين مرد مشخص شد كه وي پس از جنايت به همراه پسردايي اش جسد بهزاد را مثله كرده و بيابان انداخته است.
بنابراين پس از بازسازي صحنه جرم پرونده اين جنايت براي رسيدگي به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد.
متهمان در اين شعبه از خود دفاع كردند و در پايان هيات قضايي با مهدورالدم شناختن اين قضيه متهم رديف اول را به 10 سال زندان و متهم رديف دوم را نيز به دو سال زندان محكوم كردند. بنابراين زن جوان با گذارندن دوره حبس خود از زندان آزاد شد. اما اين حكم در ديوان عالي كشور نقض شد و قضات ديوان با اعتقاد اينكه مهدورالدم بودن بايد ثابت شود پرونده را به شعبه 71 دادگاه كيفري برگرداندند.
صبح ديروز قرار بود كه جلسه محاكمه متهمان برگزار شود. ولي به دليل اينكه زن جوان پس از آزادي از زندان فراري شده است اين جلسه تجديد شد و هيات قضايي دستور جلب اين زن را صادر كردند.
خبر پنجم : درسی که زن رزمیکار به مزاحم خیابانی داد!
زن رزمیکار برای ادب کردن مزاحم خیابانی او را با ضربههای سهمگین، زمینگیر کرد.
به گزارش جام جم، دو روز پیش زن رزمی کاری خانه اش را در حوالی سی متری جی ترک کرد تا برای خرید به فروشگاهی حوالی خانه اش برود. در میانه راه متوجه مردی شد که سایه به سایه تعقیبش می کند.
او چند بار مسیرش را تغییر داد، اما مرد مزاحم دست بردار نبود و همچنان سایه به سایه او حرکت می کرد. زن جوان زمانی که متوجه شد، مرد مزاحم دست بردار نیست تصمیم گرفت او را تنبیه کند تا دیگر هوس مزاحمت به سرش نزند.
او یک بار دیگر مسیرش را تغییر داد، اما مرد مزاحم دست بردار نبود، به همین خاطر به طرف او حمله ور شد و با چند ضربه رزمی، پسر جوان را زمین گیر کرد.
با صدای کمک خواهی مرد جوان، اهالی متوجه درگیری شده و با رساندن خود به محل درگیری او را نجات داده و مانع کتک خوردن پسر جوان شدند.
در همین زمان مرد کتک خورده قصد فرار داشت که زن جوان مانع این کار او شد و در تماس با پلیس موضوع را گزارش کرد. دقایقی بعد با حضور ماموران در محل حادثه، مرد مزاحم دستگیر و همراه زن رزمی کار به کلانتری منتقل شد.
زن جوان در اظهاراتش به افسر بازجو گفت: چند بار از متهم خواستم دست از مزاحمت هایش بردارد، اما او همچنان سایه به سایه من می آمد و باعث عصبانیت من شد. من هم تصمیم گرفتم درسی به او بدهم تا دیگر مزاحم کسی نشود.
مرد جوان نیز گفته های شاکی را تایید کرد و گفت: این زن درست می گوید و هر چه کتک خوردم حقم بود. در خانه یکی از اقوام مهمان بودم که روز حادثه آنجا را ترک کردم تا به خانه خودمان بروم. در میانه راه زن جوان را دیدم و وسوسه شدم با او دوست شوم بنابراین تعقیبش کردم و می خواستم شماره تلفنم را به او بدهم که آن زن کتک مفصلی به من زد.
متهم روز گذشته به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 34 تهران منتقل شد و به بازپرس عموزاد گفت: اشتباه کرده و از شاکی پرونده تقاضای بخشش دارم. تصور نمی کردم به خاطر تعقیب کردن زن جوان کتک بخورم و راهی بازداشتگاه شوم.
برای متهم قرار قانونی صادر شده است.
به گزارش جام جم، دو روز پیش زن رزمی کاری خانه اش را در حوالی سی متری جی ترک کرد تا برای خرید به فروشگاهی حوالی خانه اش برود. در میانه راه متوجه مردی شد که سایه به سایه تعقیبش می کند.
او چند بار مسیرش را تغییر داد، اما مرد مزاحم دست بردار نبود و همچنان سایه به سایه او حرکت می کرد. زن جوان زمانی که متوجه شد، مرد مزاحم دست بردار نیست تصمیم گرفت او را تنبیه کند تا دیگر هوس مزاحمت به سرش نزند.
او یک بار دیگر مسیرش را تغییر داد، اما مرد مزاحم دست بردار نبود، به همین خاطر به طرف او حمله ور شد و با چند ضربه رزمی، پسر جوان را زمین گیر کرد.
با صدای کمک خواهی مرد جوان، اهالی متوجه درگیری شده و با رساندن خود به محل درگیری او را نجات داده و مانع کتک خوردن پسر جوان شدند.
در همین زمان مرد کتک خورده قصد فرار داشت که زن جوان مانع این کار او شد و در تماس با پلیس موضوع را گزارش کرد. دقایقی بعد با حضور ماموران در محل حادثه، مرد مزاحم دستگیر و همراه زن رزمی کار به کلانتری منتقل شد.
زن جوان در اظهاراتش به افسر بازجو گفت: چند بار از متهم خواستم دست از مزاحمت هایش بردارد، اما او همچنان سایه به سایه من می آمد و باعث عصبانیت من شد. من هم تصمیم گرفتم درسی به او بدهم تا دیگر مزاحم کسی نشود.
مرد جوان نیز گفته های شاکی را تایید کرد و گفت: این زن درست می گوید و هر چه کتک خوردم حقم بود. در خانه یکی از اقوام مهمان بودم که روز حادثه آنجا را ترک کردم تا به خانه خودمان بروم. در میانه راه زن جوان را دیدم و وسوسه شدم با او دوست شوم بنابراین تعقیبش کردم و می خواستم شماره تلفنم را به او بدهم که آن زن کتک مفصلی به من زد.
متهم روز گذشته به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 34 تهران منتقل شد و به بازپرس عموزاد گفت: اشتباه کرده و از شاکی پرونده تقاضای بخشش دارم. تصور نمی کردم به خاطر تعقیب کردن زن جوان کتک بخورم و راهی بازداشتگاه شوم.
برای متهم قرار قانونی صادر شده است.
نظرات شما عزیزان: